در بحث اعتیاد، هیچ هدف نهایی یا ایدئالی وجود ندارد که همه بخواهند به آن برسند. به عبارت دیگر، افراد ممکن است به دلایل مختلفی به سمت مصرف مواد مخدر یا الکل بروند و هیچکس نمیتواند بگوید که این مسیر درست یا غلط است.
ما یک جامعه سالم میخواهیم. جامعهای که در آن سلامت باشد. اساسا بسیاری از جوامع امروز به سمت چنین جامعهای میروند به همین خاطر سلامت در سیاستگذاریهای امروز برای همه جوامع بسیار برجسته است. این نگاه حاصل پزشکینهشدن جامعه است. ارگانیسمشدن جامعه. نگاههای ارگانیستی و نوارگانیستی جامعه را به مثابه بدن میبیند و لابد چون عقل سالم در بدن سالم است جامعه هم باید سالم باشد.
چرا باید معتاد که درگیر درد و گرفتاری خودش است، در کنار واژه "زباله" قرار گیرد؟ مگر نه اینکه هر انسان، حتی اگر مسیرش گم شده باشد، شایسته برخورد انسانی است؟ در خبری رسمی به نقل از شهرداری تهران با عبارتی که استفاده شده، نهتنها مشکلات این افراد را نادیده میگیرند، بلکه آنها را از انسانیت جدا میسازند. کاش با نگاهی عمیقتر و مهربانتر از این عزیزان سخن میگفتیم، تا شاید روزی خودمان را در حال کمک به بازگشتشان به زندگی ببینیم، نه در کنار زبالههای دورریختنی.
وقتی فردی به مواد مخدر معتاد میشود، این فقط مشکل شخصی او نیست؛ بلکه تأثیراتی بر خانواده، دوستان و حتی محلهاش دارد. این یک نوع زنجیره است که همه را درگیر میکند.
از منظر آسیبشناختی اجتماعی میتوان گفت اعتیاد بهنوعی بیانگر دوگانه همزمان و توامان بحرانهای فردی و اجتماعی است؛ جایی که فرد به دلیل فشارهای زندگی، فقر، بیکاری، یا فقدان حمایت خانوادگی و اجتماعی، جهت فراروی ازین تنگنا به سمت مصرف مواد یا رفتارهای مخرب کشیده میشود. مشخصا در متن جامعه ایران اسلامی، و با نگاهی تاریخی، اعتیاد با پویاییهای فرهنگی، عقیدتی(ایدئولوژیک) و مذهبی خاصی شکل گرفته است که با نگاهی به تاریخ پر فراز و نشیب تحولات اجتماعی قابل تبیین است. این امر اغلب نتیجه چالشهای فردی و جمعی است؛ مانند عدم حمایت اجتماعی، دیده نشدن، گستره فشارهای اقتصادی، و قرار گرفتن در معرض چالشهای مدرن که با ارزشهای سنتی در تضاد بوده است.
اعتیاد در جامعه امروز ایران، یک پدیده پیچیده و چندوجهی است، اعتیاد یک پدیده اجتماعی است که عمیقاً با عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و تاریخی در هم تنیده شده است. لذا نمیتوان آن را فقط به عنوان یک بیماری پزشکی، مسئله امنیتی، چالش قضایی دید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی سیاست جمهوری اسلامی در موضوع مواد مخدر به طور کامل تحت تأثیر اندیشههای بنیانگذار انقلاب قرار گرفت. در حقیقت نگاه انقلابی و تمدننگرانه امام خمینی به موضوع مبارزه با مواد مخدر منشأ اتخاذ سیاست مبارزه جدی و همه جانبه با مواد مخدر در دوران پس از انقلاب شد.
تجارت و اعتیاد به تریاک دوره قاجار زیاد شده نیازمند راه چارهای بود زیرا به معضلی برای کشور تبدیل شده بود. ظهور روشنفکران در کنار علما که به نهضت مشروطه منجر شد زمینهای بود که به مسئله اعتیاد به مواد مخدر نیز توجه ویژه شود. در این سال وزیر مالیه مرتضیقلی خان صنیعالدوله لایحهای با عنوان «تحدید تریاک» به مجلس فرستاد که در ۲۱ اسفند ۱۲۸۹ (خورشیدی) به تصویب مجلس شورای ملی رسید که برای تریاک مالیات تعیین (مثقالی سیصد دینار) و مصرف شیره تریاک را ممنوع و مصرفکنندگان تریاک را ملزم میکرد پس از مصرف، سوخته تریاک را به وزارت مالیه تحویل دهند و برای هر مثقال سه شاهی حقالزحمه دریافت کنند.
اوج مصرف مواد مخدر بعد از صفویه به عصر قاجاریه میرسد. دودکردن (کشیدن) تریاک ـ که گویا تقلیدی از کشیدن توتون و تنبـاکو در قـارۀ آمریکا بـوده است ـ احتمالاً از اوایـل پیدایـش سلسلۀ قاجاریـه در ایـران متـداول گشتـه است و بزرگانی همچون فتحعلیخان صبا، ملکالشعرا به کشیدن تریاک معتاد بودهاند. سروش اصفهانی قصیدهای دربارۀ کشیدن تریاک دارد. برخی نیز رواج رسم کشیدن تریاک را پس از نیمۀ دوم سدۀ ۱۹م و از خراسان دانستهاند.
مصرف مواد مخدر، از جمله تریاک، توسط بشر تاریخچهای مبهم دارد. در منابع مختلف، خاستگاه اولیۀ گیاه خشخاش و تولید تریاک را نزد اقوام مختلفی همچون سومریها، آشوریها، یونانیها، مصریان یا رومیها معرفی کردهاند.
دربارهی پژوهشگران شمیم نو: محتوای سایت شمیم نو، توسط واحد مطالعاتی سمن شمیم تهیه میشود که ترکیبی از مطالب تألیفی، ترجمه، مصاحبه، نظرسنجی و گردآوری است.