دکتر میرزایی مقدم پژوهشگر علوم اجتماعی با شرکت در گفتگویی با خبرگزاری ایکنا در مورد احیای کارکرد های مسجد و نقش آن در رفع گره های کور آسیب های اجتماعی پرداخت.
برای مشاهده متن و ویدیو کامل گفت و گو کلیک کنید.
تأثیر اجتماعی مسجد از ابتدای شکلگیری آن چگونه بوده و در طول تاریخ دچار چه تحولاتی شده است؟
مسجد از آغاز شکلگیری دین مبین اسلام و مبارزاتی که پیامبر اسلام(ص) داشتند به عنوان رکن رکین و خانه خالق و مخلوق بنا شد و ارتباط وثیقی بین خالق و مخلوق در مسجد تعریف شده بود که این مسئله منشأ برکات بسیار زیاد و نعماتی برای انسانها بود و همچنان هست. همچنین در زمینههای مختلف نسبت به پرورش انسانها در مسجد به عنوان یک نماد توجه میشده است. بحث نماد و نمادشناسی یکی از قدیمیترین مباحثی است که بشر پیگیری میکرده و اگر بررسی کنیم در تمام قرون، هر آئین، مذهب و مسلکی برای خود نمادی تعیین میکرده است. مسئله نماد به حدی قوی است که در پژوهشها و رشتههایی که در خصوص مسائل اجتماعی وجود دارد یک رشته به عنوان نشانهشناسی وجود دارد.
همین امر در مورد مسجد بسیار ساری و جاری است. مسجد نماد فرهنگ اسلامی و نماد معماری کشورهای مسلمان است و بهترین، زیباترین و عالیترین هنرها در مساجد به کار گرفته میشد و همچنان این موضوع ادامه دارد.
البته مسجد در طول تاریخ فراز و فرود داشته است. انسانها در زمانهای مختلف ارزشهایشان تغییر کرده و تغییرات فرهنگی و تبادلات فرهنگی رخ داده است که در این بین شاهد اتفاقی برای این رکن رکین نیز بودیم. اگر بخواهیم به یکی از محوریترین ویژگیهای مسجد به لحاظ اجتماعی اشاره کنیم، رکن خدایی بودن، مردمی بودن، نظام بخشی به امور مردم و منزه و دور بودن از شائبهها، ریا و گروهگرایی بوده است.
اگر بخواهیم یک سطح بالاتر بیاییم باید بگوییم مسجد نماد همگرایی، همافزایی و تعامل در زندگی بشر است و امروز هم شاهد هستیم که مهمترین اتفاقها(البته این مسئله به هنر گردانندگان مساجد باز میگردد) هنوز در مسجد اتفاق میافتد، ولی در بین رقبای جدی که امروزه مساجد پیدا کردهاند، وضعیت زندگی و فرهنگ انسانهای امروزی که درگیر زندگی مدرن شدهاند، زندگی که بیشتر آنها را به سمت ارزشهای مادی هدایت کرده و متأسفانه فلسفه پول بر فرهنگ زندگی مردم حاکمیت یافته، مساجد باید بسیار دقیقتر، جدیتر و کارآمدتر فعال شوند.
بزرگترین مسئلهای که امروز مسجد پیدا کرده، رقیبهای سرسختی است که شاید خود ما به دلیل تنوع و تکثر فرهنگی برای مساجد ایجاد کردهایم؛ این رقبا اعم از حسینیه، زینبیه، مهدیه، خانه قرآن و ... هستند که هر کدام کارکردهای خود را دارند، مقدس هستند و یک نظام نامه دارند اما شاید به دلیل اینکه تعریف کارکردی مناسبی از آنها نشده، پیوند اصلی این مراکز با مسجد تعریف و حفظ نشده و امروزه میبینیم این تغییرات حتی برای خانواده به عنوان رکن رکین جامعه اتفاق افتاده و این رقابت گاهی یک رقابت ناساام نیز شده است و حتی گاهی ارکان مساجد به خوبی عمل نکردند و اختلافاتی بوده که موجب شده مسجد از کارکردهای اصلی خود که میتوانست بسیار تأثیرگذارتر باشد فاصله بگیرد.
چرا امروزه گفته میشود که بر کار مساجد نقد وارد است؟
وقتی پیامهای مقام معظم رهبری را پیگیری میکنیم و ارشادات ایشان را میخوانیم، درمییابیم که ایشان از مسجد تراز انقلاب اسلامی سخن میگویند پس یعنی مساجد ما تراز نیستند و نیاز به بازخوانی دارند. میتوانیم بگوییم این نقد بزرگ به مسجد وجود دارد که از کارکردهای اصلی خود فاصله گرفته و متأسفانه به محل برگزاری نماز جماعت آن هم محدود به نماز مغرب و عشاء با تعداد مشخص و سن مشخص مخاطب تبدیل شده است و این شرایط، شرایطی نیست که باید باشد و ارتباطی که برای مسجد تعریف میشد و نقش تربیتی که برای مسجد تعریف شده با این کارکردی که امروز از مسجد مشاهده میشود قابل تعریف نیست.
تأثیرات اجتماعی مسجد تراز اسلامی بر جامعه چیست؟
اگر بخواهیم از عملکرد مسجد یک پاتولوژی داشته باشیم و به این برسیم که وقتی مسجد تراز شد، چه کار میتواند بکند میتوانیم به اسناد این حوزه نگاهی بیندازیم. وقتی به اسناد نگاه میکردم هفت دلیل ساختاری برای مسجد تراز پیدا کردم که شاید ما را از قلب آسیبشناسی به وضعیت مطلوب رهنمون کند.
اولین و محکمترین دلیل، آسیب رقبای زیادی است که برای مساجد به وجود آمده است. مثل حسینیه، زینبیه، فاطمیه، مهدیه، تکیه، عزاخانههای موقت، حتی مسجد جامع، روضهخوانیها در منازل، فرهنگسراها و از اینها فراتر حتی رسانههای جمعی. از سوی دیگر میخواهیم برای مسجد کارکردهای جدیدتر تعریف کنیم و مسجد مجازی راهاندازی کردهایم.
این مراکز متعدد اگر با هم پیوند داشته باشند به خوبی میتوانند از هم حمایت کنند ولی به نظر میرسد که مؤدیان اینها و کسانی که اینها را تأسیس کردهاند نتوانستهاند با هم به همگرایی برسند. بخش دیگر به تغییرات فرهنگی جامعه بازمیگردد. شاید در طول زمان برخی از ما اعتقاداتمان ضعیفتر شده باشد، شاید ارتباطاتمان از مبانی قبلی فاصله گرفته باشد و از سوی دیگر جاذبههای خارج از مسجد رشد بیشتری کرده باشد. امروز دنیا، دنیای رقابت است و باید واقعیات را دید؛ باید میتوانستیم کاری کنیم که به موازات افزایش مشغلههای شهری و زندگی مردم و ورود ما به عصر تجدد برای مسجد هم در ورود به این دنیای جدید کارکردهای جدید تعریف و مساجد را برای ورود به چنین مسیری آماده میشدند.
اگر اطراف خودمان حصار بکشیم و بگوییم ما همین هستیم و یک دایره مقدس هم داریم که اگر کسی ما را قبول ندارد وارد نشود، وضع همین میشود. ممتأسفانه میبینیم که آمد و رفت نوجوانها به مساجد کمتر است. البته مساجد موفقی داریم که نوجوانان در آنجا حضور دارند. ما انسانها دایره روابطمان را بر مبنای رفع نیاز تعریف میکنیم و اگر جایی نیاز ما را رفع کند، اگر آنجا تبلیغ هم نشود برای رفع نیاز به آنجا مراجعه میکنیم ولی به نظر میرسد مساجد از این موهبت دور شدهاند و برنامههایی که برای همه سلایق و علایق پاسخگو باشد را نتوانستهاند ارائه کنند. نباید این تصور را داشته باشیم که مسجد جایی است که یک فرهنگ خاص دارد و افراد خاص میتوانند به آن رفت و آمد کنند.
به خاطر دارم که وقتی نوجوان بودم مدلهای مویی مد میشد، با همکلاسیها که به مسجد میرفتیم بچههایی که مدل موی متفاوتی داشتند مورد تذکر امام جماعت و مسئولان مسجد قرار میگرفتند. اگر این تذکرها بهتر داده میشد آن افراد از این مسیر جدا نمیشدند و راهشان را متفاوت نمیکردند.
تصور میکنیم افرادی که هم رأی و هم دین ما هستند باید دور ما جمع شوند، در حالی که اکنون اگر به مساجد موفق نگاه کنیم، درمییابیم که به همه نیازهای بشر فکر و برای رفع آن نیازها برنامه ارائه کردهاند. مساجد موفق در مالزی، عربستان و اروپا مساجدی هستند که از مخاطبان خود رفع نیاز میکنند.
متأسفانه برخی از دافعهها در مسجد و در داخل خود مسجد است. نباید این را نگوییم و ابا داشته باشیم؛ متأسفانه بین امام جماعت، هیئت امنا و پایگاه بسیج همگرایی نمیبینیم. مسجدی موفق است که بین این موارد همگرایی داشته باشد. در مساجد موفق این سه رکن با هم هماهنگ هستند و با وسعت نظری که دارند توانستهاند مخاطبان بیشتری را جذب کنند.
دیدگاه خود را بنویسید