خود توانمندسازی و نگرش به اعتیاد

اعتیاد پدیده ای است که از زمانهای دور در جوامع مختلف بشری وجود داشته است. در حال حاضر نیز به موازات پیشرفت و افزایش سطح شعور و  آگاهی مردم، همچنان در حال گسترش است و هر ساله تعداد زیادی از انسانها را به نیستی می کشاند. امروزه شاهد این واقعیت تلخ  هستیم که مواد مخدر و روانگردانها به عنوان ابزار جنگ نرم از سوی دشمنان انقالب اسالمی مورد استفاده جدی قرار گرفته است ،به گونه ای که با  ترویج و استفاده از آن به دنبال بحران هویت ،تضعیف عزم و اراده مردم ،فروپاشی باورها وارزشهای جامعه ،تضعیف ریشه های کهنو سنت همچنین  مذهب وانسجام اجتماعی هستند .یکی از مسائلی که در بحث پیشگیری اولیه از اعتیاد مطرح می شود وبه خصوص در سن نوجوانی حائز اهمیت است  نوع نگرش و باورهای فرد در رابطه با مصرف مواد مخدر است . 

نگرش

نگرش غالبا مترادف باAttitude  است ،که تعاریف متعددی از آن ارائه شده است.این مفهوم یکی از مفاهیمی است که در جامعه شناسی و روان شناسی مدت زیادی است از آن استفاده می کنند. اما همانند بسیاری از مفاهیم اجتماعی دیگر تعریف کاملی حول آن وجود ندارد.روانشناسان معموال نگرش را  آمادگی روانی می دانند که عبارت است از آمادگی دورنی و یا به طور رسمی آمادگی برای انجام عمل به نحوی خاص . آمادگی روانی یک موجود به تجربه او از وضع یا شرایطی وابسته است که باید با آن مقابله کند. نگرش نظام با دوامی از ارزشیابی های مثبت یا منفی ،احساسات عاطفی و تمایل به عمل مخالف یا موافق نسبت به یک موضوع اجتماعی است . نگرش ها تعیین کننده رفتارها هستند و این فرض به طور ضمنیداللت براین امر دارد که با تغییر دادن نگرش های افراد می توان رفتارهای آنها را تغییر داد نگرش را میتوان واجد سه بعد دانست که عبارت اند از  احساسی ،شناختی ،و آمادگی برای عمل ،بعد احساسی بیانگر ارزیابی فرد از منظر خوب و بد بودن و ازمنظری پیچیده تر سطح تاثیر یا  بعد مثبت و منفی ای که توجه فرد را جلب میکند . 

نگرش و مواد

مثلا نوجوان گاه به دلیل نگرش مثبت به مواد و برداشتها و انتظارات مثبتی که از مصرف مواد دارند،  گرایش به مصرف پیدا میکنند و نوجوانی دیگربا وجود دیگر عوامل زمینه ساز اعتیاد ) همچون فقر، در دسترس بودن مواد، همساالن معتاد و...( به دلیل  نگرشهای منفی، گرایشی به سمت مصرف ندارند، در ضمن هرقدر افراد نگرش منفیتری نسبت به موادمخدر داشته باشند، احتمال پاسخ دادن به  مصرف مواد نیز پایینتر میآید و بدون شک، دیدگاه مثبت نسبت به مصرف موادمخدر و تصورات غلط درباره آن، بهترین دلیل سوء مصرف مواد است ،(.شناخت یک پدیده ای است که نشان میدهد در قبال موضوع مورد نظر از چه میزان اطالعات و آگاهی برخوردار است . آمادگی  برای عمل به استعداد فرد دربرابر موقعیت یا رفتار خاصی میپردازد و نشان میدهد که فرد تا چه حد امکان ذهنی و عملی انجام کاری را داراست نگرش  منفی تغییر روانی است که نوجوان را آماده حرکت می کند و این حرکت زمانی اغاز میشود که نوجوان هویت و رفتار سابق خود را در کودکی رد میکند  و جستو جوی خود را برای تعریفی از بزرگسالی که هنوز مشخص نشده آغاز میکند. نگرش به مواد در سن نوجوانی همراه باتجربه و  کنجکاوی به سمت مواد مخدر شکل میگیرد یکی از عوامل مهم شروع در مصرف مواد مخدر سن نوجوانی ،ویژگی های شخصیتی ،شیوه زندگی نگرش و  باورهاو سطح هوش فرد نیز می باشد .عالوه بر آن عوامل فردی و خانوادگی و اجتماعی در گرایش فرد به سمت مصرف مواد بسیار حائز اهمیت است.اگر نگرش نوجوان به مواد مخدر منفی باشد گرایش فرد به سمت مواد کمتر است،(.نگرش و باورهای غیر منطقی که غالبا در ذهن  برخی از افراد نا آگاه وجود دارد، این است که مصرف تفریحی و گاه به گاه مواد مخدر در جمع دوستان یا مهمانی و مجلس و یا هنگام بیماری باعث  ایجاد وابستگی و اعتیاد فرد نمی شود.

ضرورت پیشگیری از اعتیاد در نوجوان و جوانان

امروزه هزاران خانواده بی گناه در دام اعتیاد در حال متالشی شدن هستند. با توجه به موقعیت جغرافیایی کشورها زمانی تخدیرکننده هایی از قبیل  تریاك و هروئین و امروزه داروهایی اعم از انواع محرکها دامن گیر جامعه انسانی گردیده است. قشر جوان کشور ما علاوه بر روحیه کنجکاوی به دنبال  کسب هویت اجتماعی نیز می باشد. لذا جهت دستیابی به هویت موفق و مطلوب، ناگزیر خود را با تحوالت پیچیده جهانی و به روز هماهنگ و همسو  می کند موفقیت و سر آمد بودن نیاز به خطرپذیری و ریسک دارد. در این میان و در قرن حاضر مواد مخدر چنین مواجهه ای را برای جوان امروزی  متصور ساخته و نگرانی های ناشی از سوء مصرف موادمخدرجدیدنیز هر روز رو به تزاید است زیرا تامین همه نیازها و سلیقه های مختلف مناسب بودنقیمت آنها، امکان تهیه آسان مواد اولیه آنها، امکان تولید این مواد در هر منطقه حتی با در اختیار داشتن تجهیزات ابتدایی و نا آشنایی نیروهای مبارزه  کننده با تنوع و تعدد تولیدات آنها از مشخصه های بارز و دلیل گسترش و شیوع سوء مصرف مواد مخدر است. با استفاده آموزش و نشان دادن آسیب ها و اثرات ز یستی ،شناختی و روانی اجتماعی مواد مخدر که می تواند در زمینه پزشکی ،و بهداشتی ،آسیبهای بدنی ناشی از مصرف مواد ،ابتالی به ایدز و هپاتیت وانواع بیماری های قابل انتقال از طریق مصرف مواد یا تزریق آنها راشامل شود .آموزش جنبه های شناختی  مصرف موا دکه شامل باورهای غلط و اشتباه که در فرهنگ خانواده فرد وجود دارد را یاد آور شد،و.اثرات روانی مصرف مواد مخدر نظیر آسیبهای رفتاری  مثل بزهکاری ،فساد و فحشا همرا با جرم و جنایت می باشد را نشان دادو نیزاثرات اجتماعی مواد مخدردر خانواده مدرسه و همساالن و روابط فرد در  اجتماع ، تعهد کم ،بی مسئولیتی فرار از مدرسه و هنجار شکنی را میتوان به نوجوان و جوان یاد آور شدو اطلاعات درست در اختیارشان قرار داد.

مواد مخدر و اعتیاد به آن یکی از پدیده های هولناکی است که دامنه شعاع آن از فرد و خانواده عبو ر می کند و کلیت جامعه را درگیر می سازد .به  طوریکه وضعیت اعتیاد به مواد در سطح جهانی در بین نوجوانان بسیار باالست . به گونه ای که طبق نظر اداره بهداشت و خدمات ایالت متحده 850 هزار نفر در سنین 12 سالگی یا جوان تر در سال کراك و کوکائین مصرف می کنند. بر اساس گزارش ادراه ی خدمات بهداشت روانی و مصرف موا د  مخدر در آمریکا در سال 2006 میلادی 2.1 ملیون نوجوان 12 نا 17 ساله یک بار تجربه سوء مصرف مواد را داشته اند .چنانچه در کشورما ایران آمار  دقیقی از نوجوانان و دانش آموزان معتاد وجود ندارد اما شواهد نگران کننده ای از رشد اعتیاد در مدارس وجود دارد ،به طوریکه معاون سازمان آموزش  و پرورش وقت ،سن اعتیاد در کشور را پایین دانسته و هشدار داد که بسیاری از نوجوانان مقطع دبیرستان در مدارس کشور به اعتیاد روی آورده اند. به  طوریکه مدیر کل امور فرهنگی ستاد مبارزه با مواد مخدر اظهار داشت 15.8 درصد از دانش اموزان کشور در معرض خطر مصرف الکل قرار دارند  .همچنین در پژوهشی که بر روی 1403 نفر از دانش آموزان نوجوان در تهران انجام شد 25 درصد از دانش آموزان به مواد مخدر نگرش مثبت داشته و  5 درصد نیز مواد را تجربه کرده اند .در مطالعه ای دیگر که در بین نوجوانان پسر 16-18 سال غرب تهران صورت گرفت میزان سوء مصرف مواد مخدر  11.5 گزارش شد.

به دور از هر گونه انکار ،سکوت ،نفی و اغراق باید بپذیریم علیرغم سالهای متمادی در امر مقابله با عرضه از سوی نیروهای پر تالش انتظامی ،امنیتی و قضایی با تقدیم حدود 3700 شهید گرانقدر و 12000 نفر جانبازدر این امر ، مواد مخدر در خانواده ،مدارس، دانشگاهها ،محله های شهری و روستایی،محیط های کاری صنعتی-نظامی-اداری وکارگری رسوخ کرده است . اعتیاد یک معظل چند وجهی است که مجموعه ای از عوامل فرهنگی و روانی ،اجتماعی زیستی ،اقتصادی و خانوادگی در رخدادد،تداوم ،درمان و طبعا پیشگیری از آن نقش دارند.در این زمینه نقش رسانه ها اعم از نوشتاری و غیر نوشتاری دیداری یا شنیداری در مواجهه با این آسیب به ویژه در مقوله پیشگیری و تغییر نگرش افراد از اهمیت خاصی بر خوردار است. در پژوهشی تحت عنوان بررسی میزان تاثیر چند رسانه ای آموزشی مواد توهم زا بر نگرش وآگاهی دانش آموزان به این نتیجه رسید که آموزش چند رسانه ای میتواند بر بهود نگرش در سن نوجوانی موثر باشد. در مطالعه ای دیگر با موضوع اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر نگرش کلی دانش آموزان به سوءمصرف  مواد مخدر بود به این نتیجه دست یافت که آموزش میتواند بیشترین تاثیر را در حیطه نگرش شناختی داشته باشد .تمچنین در زمینه تاثیر رسانه بر پیشگیری از اعتیاد و نقش آموزش مهارتهای زندگی و تاب آوری در برابر اعتیاد انجام شده ، ولی پژوهشی که به صورت همه جانبه و با وسعت دید گسترده، اثرات زیستی، شناختی و روانی اجتماعی مواد مخدر و با توجه به نگرش در سن نوجوانی باشد، در این زمینه باشد کار نشده است .لذا ،در این راستا وظیفه دینی، انسانی و ملی همه ی ما این است که از گسترش این پدیده خانمانسوز جلوگیری کنیم. و بارائه آموزشهای صحیح و متناسب با ساختارهای موجود و باال بردن آگاهی و بینش نوجوانانی که بیشتر در معرض آلودگی قرار دارند، کم کم باورهای غلط را از ذهن جامعه می زداید و حقایق اجتناب ناپذیر و مسلم را در اختیار آنان قرار می دهد.که از مهمترین علل این امر نگرش غلط و عدم برخورداری نوجوانان از پاره ای مهارتهای بازدارنده یا اصالح کننده است در این میان وجود پژوهش گسترده همراه با تولیدچند رسانه ای که همسو با آموزش در قالب شناخت اثرات مواد مخدر ا ست احساس نیاز می شود . بنابراین پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که آموزش اثرات زیستی ،شناختی ،روانی ،اجتماعی مواد مخدمنجر به تغییر نگرش به مواد مخدر در نوجوانان شهر یزد می شود ؟ 


ارتباط نگرش با اعتیاد در جوانان

نگرش افراد نسبت به اعتیاد و معتادان نقش مهمی در گرایش فرد به مواد مخدر دارد .نگرش های ویژه مواد به عنوان پیش نیاز رفتار سوءمصرف تلقی  می شوند .به عبارت دیگر داشتن نگرش مثبت یا منفی نسبت به مواد نقش مهمی در زمان شروع مصرف مواد ایفا میکند.

شروع مصرف هر نوع ماده متعاقب باورها و احساسات مثبت در رابطه با مصرف آن ماده روی می دهد .تصمیم نوجوان تحت تاثیر نگرش وی در مورد  مصرف مواد است وگرش و باورهای نوجوان در مورد رفتارهای انحرافی وباالخص مصرف مواد مخدر به عنوان متغیر مهمی در سوءمصرف مواد است  .اعتیاد خطر هنجار شدن مصرف مواد مخدر و نگرش مثبت به مواد مخدر و آثار آن است. همچنین گرایش به مصرف مواد مخدر با این باور غلط که  مصرف گاهی و تفریحی مواد مخدر فرد را معتاد نمیکند، فزونی یافته است.

فروشندگان مواد نیز به خوبی به این نکته پی بردهاند که با ایجاد نگرش مثبت نسبت به مواد مخدر و شیوع باورهای غلط در میان افراد جامعه میتوانند  بازار مصرف خوب و سودآوری را به دست آورند. گاه دیده میشود ،در بعضی جشنها و مهمانیها و حتی مراسم عزاداری نیز مصرف مواد مخدر نشانه تشخص و منزلت میزبان تلقی میشود .همچنین این مواد به عنوان دارویی تسکین دهنده و درمان کننده بعضی از بیماریها معرفی میشود. در حال  حاضر این باورهای غلط در میان نوجوانان و جوانان شایع شده است و مسلما داشتن چنین نگرشهایی موجب گرایش و افزایش مصرف مواد مخدر در  میان این گروهها میشود . 

نوجوان گاه به دلیل نگرش مثبت به مواد و برداشتها و انتظارات مثبتی که از مصرف مواد دارند، گرایش به مصرف پیدا میکنند و نوجوانی دیگربا وجود  دیگر عوامل زمینهساز اعتیاد )همچون فقر، در دسترس بودن مواد، همساالن معتاد و...( به دلیل نگرشهای منفی، گرایشی به سمت مصرف ندارد، در  ضمن هرقدر افراد نگرش منفیتری نسبت به موادمخدر داشته باشند، احتمال پاسخ دادن به مصرف مواد نیز پایینتر میآید و بدون شک، دیدگاه مثبت  نسبت به مصرف موادمخدر و تصورات غلط درباره آن، بهترین دلیل سوء مصرف مواد است.

نگرشهای مرتبط با مصرف مواد

نگرشهای خاصی که با مصرف مواد مخدر در ارتباط هستند و در تغییر رفتار مؤثر میباشند ،شامل چهار مورد ذیل میباشند: 

یکی از این نگرشها این اعتقاد است که مصرف مواد مخدر برای مقابله با مشکالت زندگی قابل پذیرش است عقیده دیگر این است که افراد با این  برداشت مواد را مصرف میکنند که احساس ناکامی در زندگیشان را جبران کنند. 

عقاید مربوط به خوددرمانی: افراد مصرف مواد را روشی مؤثر برای مقابله با عالئم بیماری و اضطراب و... میدانند .این عقیده بسیار قدرتمند بوده و به  سختی تغییر میکند، حتی اگر شواهد جسمی نشان دهند که خوددرمانی به خوبی عمل نمیکند .

نگرشهای مربوط به قدرت: برخی داروها افسانهها و انتظارات مربوط به مصرف مواد ، که معموالً این افسانهها کامالً اشتباه بوده و تحقیقات از آنها  حمایت نمیکنند. غالباً این اسطورهها، اعتقادات اشتباهی را راجع به قدرت مصرف مواد مخدر به وجود میآورند که مداخله حرفهای برای درمان را نیز  مشکل میسازد. معمولا این افسانه ها شامل این موارد میباشند: دارو توانایی ایجاد فردی دوست داشتنیتر و اجتماعیتر، با قدرت جسمی بیشتر، توان  عقالنی باالتر، پرانرژیتر و توان جنسی بیشتر و جذابتر را دارد.


مدل خود توانمد سازی  Self Empowerement Model  

این مدل، مبتنی بر دیدگاهی است که منعکس کننده تقویت انتخاب آگاهانه است و بر اصول داوطلب بودن تأکید می ورزد.  انجمن آموزش سلامت آمریکا AHE  که بر »مربیان به ارزش ها و جایگاه افراد احترام می گذارند و به حریم آنها تجاوز نمی کنند و محرمانه بودن مطالب شخصی را رعایت می کنند و مهارت هایشان را براساس این اصول به کار می بندند؛ مربیان بهداشت، اصل جلب توافق و رضایت افراد و گروه ها را رعایت می کنند و از  تغییر انتخابی حمایت می کنند و به کار بردن هیچ نوع اجباری را مجاز نمی دانند«. 

سازمان جهانی بهداشت هم بر اصل خود توانمندسازی در ترویج سالمت، تأکید می کند به نظر می رسد هدف این نیست که انتخاب سالم را به ساده  ترین انتخاب تبدیل کنند، بلکه می خواهند انتخاب سالم را تبدیل به تنها انتخاب ممکن، تبدیل کنند. این مدل، مطابق است با دیدگاه آن گروه از  اندیشمندان نظیر پائولو فریره، ایوان ایلیچ و اریک فروم و نظایر آنها که معتقدند آموزش، فرآیندی است کامالً متفاوت با دیگر تالش هایی که برای تأثیر  یا نفوذ روی مردم انجام می شود از جمله تبلیغ )پروپاگاند(، تشویق و روش هایی غیرعقالنی که همگی به نوعی متکی بر اعمال زور است یا هیچ می داند و معتقد به آموزش رهایی بخش 0 اهمیتی به ماهیت اخالقی بازده آموزشی نمی دهد. 

آموزش ستمدیدگان پائولو فریره

پائولو فریره، این نوع آموزش را »آموزش ستمدیدگان می باشد که در نهایت، فرد به خود توانمندی و قدرت انتخاب، دست می یابد. دیدگاه آموزشی ستمدیدگان الگوی آموزش »مسأله طرح کن« را ارائه  می دهد که طی آن، درك نقادانه صورت می گیرد و از افسانه شدن واقعیت با گفت و شنود متقابل، جلوگیری می شود؛ فریره توانسته است با این  شیوه، در مدت چند هفته آموزشهایی چندساله را بیاموزاند. اصول آموزه های فریره را می توان در موارد زیر خالصه کرد:  

- اعتقاد به توانایی فراگیری در همه، رد تفکر ماورایی آموزش دهنده و تبدیل فرآیند آموزشی به فراگیری با طرد برتری دوسویی آموزشی به نحوی که  هر دوسویی آموزش فراگیر تلقی می شوند.. 

- تماس با واقعیت زندگی  

- گفت و شنود آزاد  

- مشارکت در رهایی و توانمندی  


بدین گونه است که آموزش رهایی بخش می تواند به آزادی فرد و جامعه بینجامد و فرآیندی است برای دستیابی درونی به آزادی که فاقد ساالری و  برتری است. بنابراین در مدل خود توانمندسازی، انتخاب را نه فقط از طریق تأمین اطالعات، وضوح ارزش ها و تمرین تصمیم گیری، بلکه باید از طریق تالش برای  بسط اختیار به فرد تسهیل نمود. در این مدل، این اصل اساسی که در یک جامعه دموکراتیک، تغییر اجتماعی فقط از طریق دادن قدرت و اختیار به  افراد یا گروهها جهت دگرگونی محیط شان امکان پذیر است، در نظر گرفته شده است؛ البته، خود توانمندی فقط محصول جانبی ارتقاء آگاهی انتقادی نیست، بلکه پیدایش آن به طور کلی، نتیجه اعمال مهارت آموزی است؛ این کار دارای معانی نظری و عملی صحیح و منطقی است؛ برای مثال، در کارهایی ك ه بیش تر برای کشورهای در حال توسعه برای دستیابی به توسعه توصیه شده، در راهبردهای گوناگون مهارت های زندگی را نیز شامل می شود و اهداف خاصی از قبیل پیشگیری و مقابله با استرس و روش های حل مسأله را دنبال می کند، در حالی که شیوه تأثیر مستقیم و غیرمستقیم و همه  جانبه مهارت های زندگی در تغییر نظر افراد نسبت به خود، حائز اهمیت بیشتری است؛ برای مثال، آموزش به مردم که چگونه جرأت ورزی داشته باشند، موجب می شود تا بتوانند به طور مؤثر و مفیدی است؛ یعنی، اعتقاد بر این است که می توان مسئول زندگی خود بود. رشد شخصی شاملظرفیت، مقاومت در مقابل فشارهای اجتماعی و عمل هوشیارانه، نه فقط باعث واکش در برابر ضروریات آنی شرایط نیز می شود، به علاوه، تا آنجایی که  می توان جرأت و اعتماد به نفس را به عنوان اهداف بهداشت و سالمت اجتماعی و روانی تعریف نمود، می توان گفت امکان انتخاب از هر نوع را نیز  تسهیل می کند. با اتکاء به این تحلیل، واضح است که ارزشیابی تأثیر مدل خود توانمندسازی از طریق سنجش ویژگی های فردی )از قبیل اعتماد به نفس( و همچنین  مهارت های اجتماعی و زیستی امکان پذیر است . برابر این الگو، کودك و نوجوان در کنار آموزش علوم و فنون مختلف باید شناخت درستی نسبت به خود، سایر افراد و محیط به دست آورد و به حل  مشکالت خود و اجتماعش کمک کند. این فرآیند موجب پرورش استعدادها و توانایی های نوجوانان می شود تا او بتواند با چالش ها و مشکالت زندگی  روزمره مقابله کند؛ باالخره آن که مهارت های زندگی را بیاموزد و توانمند شود؛ توانایی »نه« گفتن به خواسته های غلط از جمله مواد مخدر؛ توانمندی  برای انتخاب صحیح؛ شناخت خود و استعدادهای خود؛ داشتن تفکر خلّاق و انتقادی و مهارت حل مسئله؛ شناخت خطرات گوناگون و... از جمله مواردی  است که در این الگو بدانها توجه ویژه می شود و آگاهسازی مؤثر را مترادف توانمندسازی افراد می داند و بلوغ ادراکی، استداللی و عاطفی فرد را از مهم  ترین سازوکارهای پیشگیری از مواد مخدر و سایر رفتارهای پرخطر تلقی می کند .




 * تلخیصی از مقاله اثر بخشی آموزش اثرات ،زیستی ،شناختی ،روانی و اجتماعی مواد مخدربر اساس مدل خود توانمند سازی برنگرش به مواد در سن نوجوانی (دشت آبادی و همکاران 2015)