گفتگو با دکتر فرهاد اقطار درباره نقش و عملکرد سازمان بهزیستی در حوزه صیانت


نقش و عملکرد دستگاه‌ها و نهادهای مختلف کشور در حوزه صیانت، موضوع مهمی است که در واکاوی ابعاد مسئله صیانت و وضعیت آن در ایران باید به آن پرداخت. از طرفی سازمان بهزیستی به عنوان یکی از مهمترین نهادهای مسئول در حوزه اعتیاد، امکانات، توانمندی و وظایف مهمی در حوزه صیانت نیز برعهده دارد. این سازمان در راستای وظایفش طرح‌ها و برنامه‌هایی نیز در دستور کار داشته و دارد. از این رو در ارتباط با عملکرد، روند اجرای طرح جامعه‌پذیری و توانمندسازی و همکاری و حضور سایر دستگاه‌ها در کنار سازمان بهزیستی با دکتر فرهاد اقطار سپرست معاونت پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور گفتگو کردیم:


سازمان بهزیستی چه اقدامات و طرح‎‌هایی در حوزه صیانت بعد از قطع مصرف از مبتلایان انجام داده است؟

در میان سازمانی‌هایی که در حوزه درمان مستقیم ورود کرده‌اند و در بخش خود معرف یا بخش ماده 16 فعالیت می‌کنند، سهم سازمان بهزیستی از سایر سازمان‌ها بیشتر است. در بحث درمان معتادین زمانی که فرد درمان شده یا در پروسه درمان قرار گرفته باید اقدامی در جهت ماندگاری درمان نیز صورت گیرد. در سازمان بهزیستی این ماندگاری در قالب طرح جامعه‌پذیری و توانمندسازی طراحی شده و در این زمینه مراکزی راه‌اندازی شده است. این مراکز بعد از آنکه بیمار معتاد در پروسه درمان قرار گرفت، حمایت‌های خود را شروع می‌کند. اگر برای این فرد زمینه بازگشت به خانواده وجود داشته باشد، مددکار بهزیستی مقدمات این بازگشت را فراهم می‌کند. اگر امکان بازگشت این فرد به خانواده نبود برای او مکانی را جهت استراحت شبانه و عدم بازگشت به هر محیط آسیب‌زا معین می‌کند. در قدم بعدی هویت فرد مشخص می‌شود و در زمینه تهیه کارت ملی اقداماتی انجام می‌گیرد. 

طرح‌ها یا اقداماتی در حوزه خانواده نیز در بهزیستی انجام می‌گیرد؟

در بحث توانمندسازی از سوی خانواده‌ها آنچه اهمیت دارد پذیرش بیمار از سوی خانواده است. زیرا بخش عمده طرح توانمندسازی برای بازگشت فرد به محیط خانواده است. درواقع مراکز به عنوان رابطی میان فرد معتاد و خانواده اقدامات خود را انجام می‌دهند. پس مراکز واسطه برقراری این رابطه هستند و خانواده مکلف است بیمار بهبودیافته خود را بپذیرد و بازگشت او را به خانواده هموار کند. 

اطلاع‌رسانی این طرح به چه صورت انجام می‌گیرد؟ معتادین و یا خانواده‌ها چگونه می‌توانند در جریان برنامه‌های این مراکز قرار بگیرند؟

فردی که برای درمان وارد مراکز ترک اعتیاد می‌شود، به طور اتوماتیک پس از بهبودی در مسیر این حمایت قرار می‌گیرد. به این معنا که این فرد در هرکدام از مراکز ما وارد شود، مددکار برای آنکه فرد در ادامه درمان موفق باشد به او کمک می‌کند. درواقع کافی است که فرد به مراکز توانمندی مراجعه کند، پس از آن خود مراکز برای تمامی مراحل در کنار او خواهد بود. 

چه موانع و مشکلاتی سر راه اجرای طرح‌های صیانت وجود داشته است؟

واقعیت این است که دستگاه‌های مختلف همکاری کافی ندارند. سازمان بهزیستی تنها یک سازمان در این امر است و قرار نیست کل پروسه درمان و توانمندسازی روی دوش یک سازمان قرار گیرد. دستگاه‌هایی که باید از این امر حمایت کنند، حمایت کافی انجام نداده‌اند. در کشور ما اینکه درمان دقیقا برعهده کدام نهاد است به‌طور واضح مشخص نشده است. فردی که از مراکز درمانی خارج می‌شود نیاز به حمایت‌های پس از درمان دارد. در این شرایط اگر سایر دستگاه‌ها حمایتی نداشته باشند انجام این فرایند با مشکلاتی همراه می‌شود. به طور مثال کمیته امداد در روند درمان این افراد باید بداند در زمانی که این افراد در مراکز جهت درمان حضور دارند از خانواده‌های آنان حمایت کند. یا سازمان فنی و حرفه‌ای در قانون موظف است که  فن آموزی را دنبال کند. حتی از شهرداری هم نام برده شده است. حمایت‌های وزارت بهداشت و کمیته امداد و سایر نهادها نیز در قانون مطرح است که امروز جای آن‌ها در این روند خالی است. این مواردی است که مانع رسیدن به نتایج نهایی می‌شود. 

آیین نامه‌ای نیز وجود دارد که متاسفانه هنوز ابلاغ نشده است. در قانون اساسی آمده که وظیفه سلامتی و درمان برعهده وزارت بهداشت است. پس دیگر نیازی به ابلاغ قانون جدید برای تفهیم جز به جز این درمان نیست. یا به طور مثال کمیته امداد وظیفه حمایت از افراد بی بضاعت را دارد پس دیگر نیاز به ابلاغ جداگانه در زمینه حمایت از خانواده بهبودیافتگان یا معتادین نیست. البته که قوانینی برای این مسئله وجود دارد اما مشکلی که وجود دارد اعتبارات است. هزینه درمان و اقدامات پس از درمان این افراد بسیار بالا است. اگر اعتبارات فرایند شروع درمان تا توانمندسازی و ادامه پروسه بهبودیافتگی فراهم نشود کارها پیش نخواهد رفت. 

یعنی مشکل اصلی صیانت مباحث مالی است؟

در درجه اول مشکل عدم انجام وظایف توسط هر نهاد و دستگاه مربوطه است. اگر هر نهاد وظایف خود را انجام دهد دیگر سازمان بهزیستی لزومی در پرداخت و تهیه برخی منابع مالی نخواهد داشت. اگر شهرداری مکانی برای این امر درنظر بگیرد به موازات هزینه پرداخت اجازه بهای مکان از پروسه درمان کسر می‌شود. یا در بحث کارت شناسایی؛ اگر ثبت احوال وظیفه خود را انجام دهد دیگر نیاز به پرداخت هزینه برای ثبت کارت شناسایی این افراد از سوی سازمان بهزیستی نخواهد بود. هرچه سهم دستگاه‌ها کمتر می‌شود هزینه ما بالاتر می‌رود. زمانی که این طراز و تعادل رعایت شود و هر دستگاه وظایف خود را انجام دهد دیگر نیاز به دریافت اعتبارات بالا نخواهد بود. به دلیل عدم تعادل در این موضوع تمام بار روی دوش سازمان بهزیستی قرار می‌گیرد. 

چه میزان از طرح‌های سازمان در راستای اشتغال‌زایی طراحی شده است؟

وظیفه سازمان بهزیستی ایجاد اشتغال نیست. درواقع سازمان بهزیستی یک دستگاه حمایتی و نه یک دستگاه اشتغال‌زا است. بحث اشتغال مربوط به دستگاه‌هایی همچون وزارت کار است. وظیفه سازمان بهزیستی ایجاد زمینه‌هایی جهت توانمندسازی فرد برای حضور در محیط اشتغال است. وظیفه دستگاه فنی حرفه‌ای حرفه آموزش است و وظیفه سازمان کار و رفاه ایجاد اشتغال است. 

سازمان بهزیستی چقدر از سمن‌ها و نهادهای مردم نهاد برای حضور در این بخش حمایت می‌کند؟

تمامی فرایندهای مربوط به درمان و توانمندسازی به سمن‌ها واگذار شده است. در حوزه توانمندسازی عملا مراکز دولتی وجود ندارد. درواقع وظایف سازمان در این حوزه به سمن‌ها و مراکز مردم نهاد محول شده است. اگر این فرایند به صورت مشارکت فعال باشد می توان شاهد رونق نیز بود. به این معنا که تنها شاهد احداث مراکز و دریافت اعتبار نباشیم. زیرا موسساتی هستند که صرفا برای دریافت اعتبار و درامد پا به این عرصه می‌گذارند. 

آیا طرح‌های مشترکی بین سازمان بهزیستی و سازمان‌های دیگری که در حوزه صیانت فعال هستند وجود دارد؟ 

قانون صرفا سازمان بهزیستی را متولی امر صیانت معرفی کرده است. درحال حاضر سازمانی جهت ورود به امر صیانت درخواست دریافت مجوز نداده است. البته برخی سازمان‌ها برنامه‌هایی به صورت جداگانه دارند. به طور مثال شهرداری تهران در این حوزه وارد شده است اما به معنای فعالیت در طرح صیانت محسوب نمی‌شود. بلکه تنها کارگاه اشتغال و حرفه آموزی بوده و در زمینه حمایتی و هویتی فعالیتی نداشته‌اند. درواقع سازمان‌های دیگر اقدامات چارچوب داری در این زمینه انجام نمی‌دهند.

سازمان بهزیستی سالانه چه تعداد از معتادین را پوشش می‌دهد؟

ظرفیتی که سال گذشته در مدیریت ما بوده، شناسایی از مراکز ماده 16 بوده که تعداد 7 هزار نفر را شامل می‌شود. ظرفیت توانمندسازی که 30 تا 40 نفر است(دقیقه 15 و 20)

آنچه اهمیت دارد این است که ما به تعداد مراکز با ظرفیت بالا احتیاج داریم اما محدودیت اعتبار مانع از گسترش حمایت‌ها می‌شود.

طرح‌ها در چه بستری اجرا می‌شوند؟

دو مدل وجود دارد. یک؛ مکانی که جای خواب و کارگاه و کلاس های آموزشی دارد. افرادی که از مراکز ماده 16 به این مکان‌ها مراجعه می‌کنند اجازه استراحت در آنجا را دارند. درواقع سوئیتی است که این فرد در آن زندگی می‌کند با این محدودیت که تنها 30 نفر در هرکدام از این سوئیت‌ها امکان اسکان دارند. دو؛ مکانی که در آن مددکار حضور دارد و به طور مستقیم با فرد درحال درمان ارتباط می‌گیرد.

این روزها به دنبال ایجاد مراکز حمایتی در دورن مراکز بزرگی هستیم که در آن‌ها 4 هزار معتاد نگهداری می‌شوند. با تخصیص اعتبار می‌توان مراکز توانمندسازی را داخل همین مراکز نیز احداث کرد. با این فرایند ادامه فعالیت‌ها در راستای درمان و توانمندسازی در یک مکان انجام می‌شود و نیاز به مراجعه بیمار به مرکز دیگری نیست.

در آخر باید اشاره کنم که ما نباید تمام هزینه‌هایمان را برای قشر خاصی از معتادین صرف کنیم. معتادانی وجود دارند که اگر پروسه درمان آن‌ها به درستی انجام نشود پس از یک سال و خروج از مرکز، به معتادین متجاهر تبدیل می‌شوند. درواقع تنها نباید به معتادین مراکز ماده 16 توجه شود بلکه برای فرد معتادی که هنوز کار دارد و در محیط خانواده است نیز باید همزمان با کار پروسه درمان را هم شروع کنیم. ما معمولا تمام هزینه و زمان خود را صرف موقعیتی می‌کنیم که این افراد به انتها رسیده و چهره جامعه را مخدوش می‌کنند. درحالی که معتادینی هستند که کار و خانواده دارند و می‌توان به این افراد در موقعیت بهتری که دارند خدمات ارائه کرد.