گفتگو با محمد جمالو درباره اقدامات ستاد مبارزه با موادمخدر در حوزه صیانت
ستاد مبارزه با موادمخدر اصلی ترین و بالادستی ترین دستگاه قانونی در حوزه مقابله با اعتیاد در کشور ما است. دستگاهی که در نقشی ستادی وظیفه ساماندهی به فعالیتهای دستگاههای مختلف برای مبارزه با موادمخدر در ابعاد و سطوح مختلف را برعهده دارد. معاونت کاهش تقاضا و توسعه مشارکتهای مردمی ستاد مبارزه با چهار زیر مجموعه درمان و کاهش آسیب، فرهنگی و پیشگیری، مشارکتهای مردمی و سازمانهای مردمنهاد و حمایت از اشتغالزایی بهبودیافتگان موادمخدر، مهمترین نهاد قانونی در بین دستگاهها و نهادهای مختلف فعال در حوزه صیانت و توانمندسازی پس از قطع مصرف محسوب میشود. باید گفت این بخش به نوعی مغر متفکر و هماهنگ کننده بازوهای موثر در حوزه صیانت در سازمانهای مختلف از بهزیستی و وزارت کار تا شهرداری و... است. بنابراین به سراغ دکتر محمد جمالو معاون کاهش تقاضا و توسعه مشارکتهای مردمی این ستاد رفتیم و درباره وظایف ستاد در حوزه صیانت، اثربخشی اقدامات انجام شده و راهکارها و رویکردهای فعلی ستاد برای صیانت و توانمندسازی معتادان پس از قطع مصرف گفتگو کردیم:
برای ستاد مبارزه در حوزه صیانت چه وظایفی تعریف شدهاست؟
جمهوری اسلامی یکی از مترقیترین ساختارها را برای مبارزه همهجانبه با مواد مخدر دارد، بهصورتیکه عالیترین سطح اجرایی کشور، یعنی رئیس جمهور، رئیس آن ستاد است و تمامی دستگاهها در آن عضو هستند و وظیفه ستاد مبارزه با مواد مخدر در حقیقت در حوزه برنامهریزی، هماهنگی و نظارت است. برایناساس ستاد حتما همانطور که در حوزه برنامهریزی در همه بخشها وظیفه دارد در حوزهای مانند صیانت هم برنامه ریزی دارد و در حال جلو بردن کارها است. پس اگر بخواهم جواب سوال شما را بدهم که ستاد چه وظایفی در حوزه صیانت دارد، باید بگویم ستاد در این حوزه نیز مانند سایر بخشها مثل مقابله، پیشگیری، درمان، توانمندسازی، صیانت و اشتغال، در سه حوزه برنامهریزی، هماهنگی و نظارت کار میکند.
اگر هم بخواهیم صیانت را یکبار تعریف کنیم: صیانت، مجموعه مداخلات و برنامههایی در حوزه معتادین و مددجویان اعتیاد است، که با هدف افزایش زمان پاکی در بهبودیافتگان و توانمندسازی آنها در پیدا کردن کسب و کار و در نهایت بازاجتماعی کردن و بازگشت به خانواده انجام میشود. بند 30 از جز 3 از ماده 80 برنامه ششم توسعه، اشاره میکند که ما بایستی مراکز جامع توانمندسازی داشتهباشیم، متولی این مراکز هم سازمان امور اجتماعی است و تدوین آییننامه اجرایی این توانمندسازی برعهده ستاد مبارزه با مواد مخدر است. درحقیقت، ستاد یک سازمان بالادستی است. یکبار برای ایجاد این فهم مشترک، برگردیم به اپیدمی کرونا. کرونا را ما چگونه شکست دادیم؟ یا حداقل به موفقیتهای خوبی دست پیدا کردیم؟ وقتیکه همهباهم جمع شدیم، رئیس جمهور بالای آن جلسه نشست، تقسیم کار انجام شد و هرکسی براساس آن تقسیم کار، وظیفهاش را انجام داد. آیا ستاد ملی مبارزه با کرونا بایستی کار اجرایی کند؟ خیر. دستگاه اجرایی نیست که ما برایش یک ما بهازای اجرایی درنظر بگیریم. کار ستاد برنامهریزی، هماهنگی و نظارت است. یعنی همینکاری که ستاد در حوزه اعتیاد انجام میدهد. در حوزه اعتیاد نیز که یک اپیدمی جهانی است، سالهاست که چنین ساختار مترقیای در کشور ما شکل گرفتهاست.
پس ستاد تحت هیچ شرایطی وارد مرحله اجرایی نمیشود و فقط نقش هماهنگکننده بین دستگاههای مختلف را دارد؟
از سنوات گذشته، در حوزه معتادین متجاهر، ستاد مجبور به ورود در حوزه اجرا شده است. بهدلیل اینکه برخی دستگاهها زیر بار این مسئولیت نرفتند. این تکلیف روی زمین ماندهبود و هیچکس هم پاسخگو نبود! معتادها کف خیابانها بودند و ستاد مجبور شد مراکزی را تحت عنوان مراکز ماده 16 که جایی برای بازپروری و نگهداری معتادان بود، تاسیس کند و مدیریتاش را بهعهده بگیرد. در دو سال گذشته، با توافقی مسئولیت کار به سازمان بهزیستی واگذار شد. این تنها جایی بود که بهدلیل شرایط خاص ستاد مجبور شد وارد فاز اجرا شود در غیز این صورت اجرا بههیچعنوان در شرح وظایف ستاد نیست. بهنظرم برای فهم مشترک از موضوع، ستاد ملی مبارزه با کرونا مثال خوبی برای ما است.
آیا ستاد طرح و برنامهای برای خانوادهها هم دارد که خودشان هم بتوانند در حوزه صیانت به معتادین کمک کنند؟
همانطورکه میدانید ستاد مبارزه با مواد مخدر، دو معاونت تخصصی دارد، یک معاونت مقابله با عرضه که در همکاری با دستگاههای مقابلهای مثل وزارت اطلاعات، سپاه، بسیج و نیروی انتظامی، باید از ورود مواد مخدر جلوگیری کنند. معاونت دوم، معاونت کاهش تقاضا و توسعه مشارکتهای مردمی است. این معاونت سه اداره کل دارد: اداره کل پیشگیری، اداره کل درمان و اداره کل توسعه مشارکتهای مردمی. در اداره کل پیشگیری ما با هماهنگی و همکاری تمامی دستگاهها از جمله معاونت زنان ریاست جمهوری، وزارت ارشاد، وزارت آموزش و پرورش، وزارت ورزش و جوانان، برای هرکدام از دستههای جمعیتی برنامههای ویژهای داریم و نقطه اتصال همه این برنامهها حوزه خانواده است. درواقع نقطه اتصال همه برنامههای حوزه فرهنگی و پیشگیری و بعد صیانت و توانمندسازی حوزه خانواده است.
ستاد وظیفه بهخط کردن نهادهای مختلف را دارد، در حوزه صیانت کدام نهادها درگیر هستند؟ ستاد چهنهادهایی را در حوزه صیانت درگیر کردهاست و برای هرکدام چه طرحهایی داشتهاست؟
واقعیت این است که همه دستگاهها تلاش میکنند اما، همراستا و همگن با هم کار نمیکنند. کمیته امداد، وزارت کار، حتی بخشهایی مانند سازمان بهزیستی همه کار میکنند و گزارشاتشان را بهصورت مستمر در کمیتههای تخصصی ستاد ارائه میدهند. اما ما شاهد یک سری جزایر خدمتی هستیم. به همین دلیل افرادی هستند که بعضا نتوانستهاند از این جزایر خدمت بگیرند، و افرادی هستند که چندینباره دارند از اینها خدمت میگیرند! کاری که ستاد، تقریبا از دوسال پیش شروع کرده، تشکیل کمیتههای تخصصی است
جلسه ستاد مبارزه با مواد مخدر، با مدیریت رئیس جمهور تشکیل میشود و ذیل آن جلسه کمیتههای تخصصی هستند، که با ریاست معاونین دستگاهها و وزراتخانهها تشکیل میشوند. مانند کمیته تخصصی توسعه مشارکتهای مردمی که معاون وزیر کشور و رئیس سازمان امور اجتماعی رئیس آن است یا معاون بهزیستی که رئیس کمیته ملی پیشگیری و کمیته ماده 16 کشور است. این افراد که خودشان سمتهای اجرایی دارند در کمیتههای تخصصی قرار است دور هم بنشینند و با هم هماهنگیهای لازم را انجام دهند. بهترین جا برای هماهنگی همینجاست. طی دوسال گذشته در کمیته توسعه مشارکتهای مردمی، کمیته فرهنگی پیشگیری و کمیته کشوری ماده 16، که به موضوع صیانت از معتادان پس از درمان مربوط میشود، ما کارگروهی را بهصورت کاملا عملیاتی و معطوف به نتیجه تشکیل دادیم که در نهایت، تا الان منجر به تشکیل یک سامانه جامع غربالگیری و ارجاع هوشمند معتادان و بهبودیافتگان اعتیاد منجر شدهاست. یعنی بهمحض اینکه کسی توسط پلیس دستگیر میشود و وارد این سیستم میشود، وارد آن سیستم غربالگری هم خواهد شد. ما با نام و نام خانوادگی این افراد هیچکاری نداریم؛ بلکه با استفاده از متغیرهای زیستی مانند سنجش عنبیه که انجام میشود، یک کد استخراج میکنیم، چون بسیاری از این افراد نه اسم مشخصی دارند نه میتوانند آن لحظه بیان کنند، اثر انگشت دقیقی هم ندارند. ما با استفاده از همان کد شناسایی که ایجاد میکنیم، ارتباط بین دستگاهها را در بحث ارجاع هوشمند برقرار میکنیم. بهعنوان مثال اگر معتاد، معلول هست حتما بایستی بهزیستی مسئولیتاش را داشتهباشد و در عینحال اطلاعاتی هم برای وزارت کار ارسال میشود، بهعنوان معتاد بیبضاعت ارزیابی میشود و اگر شامل آن قانون باشد حمایتهای لازم را خواهد داشت. پس در مجموع اگر دقیقا بخواهیم بگوییم ستاد در طی این یکی دوسال اخیر چه اقدام تحولآفرینی در حوزه انجام میدهد، ایجاد سامانه جامع غربالگیری و ارجاع هوشمند معتادان متجاهر است. بهصورتیکه ارتباط همه دستگاهها را با هم برقرار میکند.
این سامانه در چه مرحلهای است؟
پایلوت این بخش به مدت سه ماه در دو استان تهران و گلستان شروع شدهاست. پس از آن انشاءالله بازخوردها را میگیریم. چون یک ابرسامانه است و ارتباط کلانی را بین دستگاههای متعدد باید برقرار کند، غیر از نگهداری و نوشتن آن سامانه، توسعه و هماهنگیهای سامانه کار بسیار بزرگی بوده که به نتایج موثری رسیدهاست. انشاءالله نتایج پایلوت را خدمت همه مردم ایران گزارش خواهیم کرد.
اقدامات انجام شده در حوزه صیانت تا امروز را چقدر موثر میدانید؟
باید از همه افرادی که در سنوات گذشته در جمهوری اسلامی بهاندازه توان خودشان تلاش کردند ، تشکر کنیم. هر اتفاقی را باید در ظرف زمان و مکان خودش سنجید. البته ما نسبت به اقدامات نقد هم داریم. راهحلهای متعددی را در نظر گرفتند. به معتادها وام دادهاند، سپس متوجه شدهاند که با یک وام جزئی نمیتوانند کار کنند. بعد از آن از سال 93 تا اوایل 97 به کارآفرینها و کارخانهدارها وامهایی دادهشد و از آنها خواستند که معتادان را بهکارگیری کنند. تجربهها مطابق انتظار ما نبود. امروز میتوانیم بگوییم تصمیمگیران شبکه مسائل را درست تحلیل نکردهبودند. واقعیت معتاد این است که حتی اگر بهبودی هم حاصل میکند، مثل کسی است که درگیر یک بیماری صعبالعلاج است و همیشه باید پایش شود چون احتمال بازگشت دارد. اینکه ما او را بهعنوان یک کارگر عادی درنظر بگیریم و از یک کارفرما بخواهیم که او را بهکارگیری کند، به خصوص کارفرماهایی که شناختی به این بیماری ندارند، احتمالا محکوم به شکست هستیم و تجربیات این چهار سال هم همین را نشان میدهد. البته کارفرماها تمام تلاششان را کردند و عودت بقیه وامها دارد انجام و پیگیری میشود.
ستاد چه برنامه تحولآفرینی در طول این دو سه سال داشتهاست؟
براساس منابع معتبر علمی، هیچ راهی جز استفاده از ظرفیتهای مردمی و خیرین و کارآفرینان اجتماعی نیست. فرق یک کارآفرین با کارآفرین اجتماعی این است که کارآفرین اجتماعی بهدنبال سود خودش نیست بلکه هدف اصلیاش حل یک مسئولیت اجتماعی است و براساس مسئولیت اجتماعی کار میکند. البته کار تجاری میکند و هدفهای تجاری هم دارد، اما اصل هدفش این است که بخواهد مسئولیت اجتماعیاش را انجام دهد. در همین راستا، ستاد مبارزه با مواد مخدر، «مجمع خیرین یاریگران زندگی» را با حضور خیرین و کارآفرینان مطرح کشور راه انداختهاست. در هر استان یک مجمع در حال شکلگیری است. تا الان در پنج استان، رأیگیری مجمع انجام شده و تمامی کارخانهدارها و خیرین مطرح آن استان، در آن مجمع شرکت کردهاند، رأیگیری انجام شده، هیأتمدیرهای تشکیل شده و وظیفه حوزه صیانت با نگاه کار آفرینی، بهعهده آنها است.
الان کارآفرینی در یکی از مراکز کمپهای ماده 16 آمده، که از ما، در تفاهمنامهای که باهم منعقد میکنیم، تعهد گرفته این 50 یا 70 نفر را که من در حین درمان از آنها استفاده میکنم بهجای دیگری نفرستید، زیرا من در این دوره به آنها آموزش دادهام. من هم قول میدهم در حین درمان به آنها حقوق دهم براساس مقیاسی که سازمان زندانها به زندانیان حین گذراندن [مدت زمان] زندان حقوق میدهد. شما هم تعهد بدهید که این کارگرها را بهمن بدهید، من برای اینها زحمت کشیدهام. پس تضمین موفقیت این طرح در این است که کارآفرین اجتماعی به این افراد نیاز دارد و حتما پس از این هم تمام تلاششان را خواهند کرد که پس از اتمام دوران درمانشان بتوانند از این افراد استفاده کنند. هدفگذاری ما برای مراکز ماده 16 این است که تبدیل به کارخانههای بازپروری و بهبود معتادان شوند. همه آن کارآفرینها در اینجا شعبهای داشتهباشند و بتوانند این افراد را بهکارگیری کنند. در این صورت افرادی که میخواهند به اجتماع برگردند، آنجا هم میتوانند شغلی را یاد بگیرند و هم حمایتهای پس از آن را توسط آن کارآفرینها خواهند داشت.
از افرادی که در این مدت تحت پوشش صیانت یا توانمندسازی داشتید، آماری دارید؟
بله. در سنوات گذشته ، تعداد 240 کلان طرح اشتغال با اختصاص تسهیلات به مبلغ تقریبی 120 میلیارد ریال برای ایجاد اشتغال پایدار برای 1400 نفر از آسیب دیدگان اعتیاد مورد حمایت قرار گرفت. در حوزه کمک هزینه بیمه نیز سالانه بالغ بر 1500 الی 1800 نفر از آسیب دیدگان اعتیادِ شاغل در کارگاههای اشتغال، مورد حمایت بیمهای (اعتبار بلاعوض کمک هزینه بیمه سهم کارفرما) قرار میگیرند. موضوع حرفه آموزی مددجویان با همکاری سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور نیز محقق میگردد و این سازمان همه ساله بر اساس تفاهمنامه عملیاتی با دبیرخانه ستاد، اقدام به ارائه آموزشهای فنی و حرفهای رایگان به مدد جویان مینماید و نهایتا افرادی که موفق به گذراندن دوره و قبولی در آزمون شوند، گواهی مهارت دریافت مینمایند. این سازمان موظف است همه ساله حداقل 25000 نفر از آسیبدیدگان اعتیاد را تحت آموزش قرار دهد.
مهمترین بخشیکه ما به آن امیدواریم همین حوزه کارآفرینان اجتماعی است. مجمع خیرین تا الان در چهار استان کشور؛ اصفهان، کرمان، تهران و البرز تشکیل شده و در و استان هرمزگان در آستانه شکلگیری است. انشاءالله به فضل خدا با کمک همین مردم اتفاق بسیار بزرگی در حال رخ دادن است. داریم از تولیگری این اتفاق به سمت حکمرانی حرکت میکنیم. درواقع تسهیلگری میکنیم که خود خیرین و کارآفرینان اجتماعی محترم بتوانند این افراد را بهکارگیری کنند. برخی از کارآفرینان میگویند بحران آینده در کشور بحران نیروی کار خواهد بود. بسیاری از شهرکهای صنعتی دربهدر دنبال نیروی کار هستند. این افراد با این شعار که علاوهبر کار خیر، ما دنبال این هستیم که نیروی کار خودمان را پرورش داده و بتوانیم از آنها استفاده کنیم، کاملا امیدوارند که هم آینده شغلی خودشان، آینده کسب و کار خودشان را داشتهباشند و هم خدمتی به جامعه کردهباشند.
دیدگاه خود را بنویسید